هنر نزد ایرانیان است و...

باخت تیم ملی ناراحت‌ام کرد اما اتفاقاتی که بعد از اون رخ داد بدجوری اعصابم رو خرد کرد. همه شمشیرها رو کشیدند و به خون میرزاپور و دایی تشنه‌اند. این چند روزه انواع اس‌ام‌اس‌ با مضمون پایین تنه‌ای در وصف دایی و میرزاپور به دستم رسیده. روزنامه‌ها، اگر خط قرمزی وجود نداشت رسماً فحش زیر و بالای این دو نفر رو سر می‌دادند، هرچند حالا هم فحش‌هاشون در کاغذ کادو پیچیده و خیلی مودبانه تحویل می‌دهند. باز دلم خوش بود اهالی وبلاگستان به چیزی که در تخصص‌اشون نیست وارد نمی‌شند ولی مثل این‌که این جو زدگی عامی و غیر عامی سرش نمی‌شه (نگاه کنید به فرضیه‌ی توطئه‌ی غربتستان و یا پست حق‌ به جانب سپینود).
آهای ملت، چی کار دارید می‌کنید؟
+
حتماً تا حالا این‌ور و اون‌ور خوندید از تجمع دیروز زنان، در هرصورت این عکس‌های کسوف رو از دست ندید.

نظرات 4 + ارسال نظر
هیلدا چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:22 ق.ظ http://www.hilda.co.sr

می بخشیدااااا اگه اون گلای بچه گونرو اون میرزاپور نمی خورد وضعمون فرق داشت...مثل اینکه بازی های مقدماتی جام ۲۰۰۲بازی با عراقو یادتون رفته...همین اشتباهی رو کرد که این بازی واسه گل دوم کرد..!گل سومو هم که فقط توپو نگاه کرد...دایی هم دیگه عمر بازیش تموم شده...بازیکنی که نتونه یه چرخش کنه با توپو دوتا پاس سالم بده باید کنار بکشه...چه اجباریه به زور و بدبختی بازی های ملیشو اضافه کنه...ولی از اون بیشتر باید فکری به حال مربیمون می کردیم الانم نه قبل از بازی هاااااا..یکی مثل میرزاپور باید توو دروازه وایسه ولی طالب لو رو نیمکت بشینه و دایی توو زمین خراب کاری کنه ولی عنایتی بشینهو بازی رو نگاه کنه...اخه می دونی این دوتا به زور روزنامه ها به برانکو تحمیل شدن..ایشون باید یه جوری نشون بدن مربی تشریف دارن دیگه نه؟....!

ماندانا چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ب.ظ http://chandganeh.blogspot.com

یادمه با پرستو در یک کلاس پیش دانشگاهی بودیم. اون سالی که با استرالیا بازی داشتیم و رفتیم جام جهانی. تا دو سه هفته بعد هر روز سر کلاس می‌خووندیم . یه حلقه طلایی، اسمش علی دایی ... . یک قهرمان خودش باید بدونه که کی کنار بکشه. در این شکی نیست که دایی دیگه اونی نیست که بود. و البته خب فوتبال رو ۱۱ نفر بازی می کنن. و یه نفر نمی توونه کل بازی رو خراب کنه. مگه اینکه... دروازبان باشه.;) اما خب ما فقط بادیم دستور بدیم. چیزی در مایه های لنگش کن داداش.

تنهایی پر هیاهو پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:17 ق.ظ

منم یک سوالی دارم. اینه که اگه علی دایی بده چرا به عقل مربی نمی رسه؟ اون که دشمنی نداره یا نمی خواد که نون خودشو قطع کنه.حتما یک حکمتی داره دیگه...البته نمی دونم. من زیاد وارد نیستم.

میترا پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:44 ق.ظ http://manobaghiye.blogspot.com

ایراد کامنت نذاشتن اینجاست که آدم نوشته های بقیه رو نمی خونه و وبلاگشون رو نمی بینه. به هر حال کنجکاوم که نوشته هاتون رو بخونم و ممنون که می خونید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد