بعضی وبلاگها هستند که حیفام میاد تنها لینکی بهشون بدم و رد بشم. نمونهاش
وبلاگ خانم بربرانی. از نظر اینترنتی سایتاشون حتی برای خوانندهی ادبیاتی چندان جذابیتی نداره. فونت نه چندن زیبا؛ نوشتههای خیلی طولانی (اینجا اینترنتِ با استانداردهای خودش) و آپدیت کردنهای با زمان طولانی. اما اگر پر حوصله باشید و علاقهمندِ جدی به ادبیات، مسلماً مطالبی در سطحی عالی میتونید در وبلاگاشون بخونید. مطالبی که انتظار خوندنش رو در روزنامهها دارید اما به هر دلیلی انگار کمی دستکاری شده و در وبلاگ نوشته میشه.
اگر تا به حال سر نزدید، از این
آخرین پستاشون شروع کنید که از جننامهی گلشیری نوشتند.
آمده بودم برای تشکر از توجهای کمیاب و تقریبن نایاب که به رفیق عزیزم کردید و متناش را خواندید و ارزشاش را دریافتید. ممنون.
فقط یک سئوال: زنها در امر فوتبال متخصص نیستند یا ادیبان یا من یا ...؟ یا اینکه شما آنقدر تخصص دارید که تشخیص میدهید.
به گمانام با معلوماتی که دارید(اهل فکر و کتابید) باید نسبینگرتر از این باشید و صدور حکم یا رای به قضاوت را نکوهش کنید. نه؟
متشکرم.
فکز کنم مسئله واضحتر از اونه که احتیاج به توضیح داشته باشه. من به متخصص بودن یا نبودن قشر خاصی که پرسیدید واقف نیستم. تنها به جوزدگی شایع اشاره کردم.
فکر میکنم هردومون روی این مسئله توافق داریم که وقتی از امر مشترک یا عمومی در وبلاگ مینویسیم و میخواهیم اون رو بالا یا پایین ببریم دیگه حق نداریم از احساسات شخصیمون بنویسیم. انگار وسط یه بحث فلسفی یکی دربیاد که من سقراط رو قبول ندارم چون زشته. مگر اینکه نگاه شما به وبلاگ و خوانندههاتون طور دیگهای باشه که در اونصورت من حق قضاوت ندارم.
سلام آقا جان. سایت جشن کتاب رو دیدی؟ اگه دوست داری در مورد معرفی کتاب همکاری کنی با ما یک میل به من بزن مفصل برات توضیح بدم. مصطفی / سودارو
سلام و ممنون از توجهتان
کجایی اتوبوسی به نام ایکاروس؟ نکنه تو هم رفتی سربازی!؟